گزارش گل ریزان باشگاه دماوند در چهارم خرداد ۱۳۹۴
یک شب به یادماندنی برای همیشه گزارش گل ریزان باشگاه دماوند در چهارم خرداد ۱۳۹۴
گزارش و عکس: محمد قرایی
مثل همه دوشنبه ها نبود، مدعوین با پیامک سعیدصبور دعوت شده بودند، پیامکی با این عنوان:
“با عنایت به احضاریه دادسرای اجرای احکام جهت اجرای محکومیت باشگاه در پرونده بهمن ۸۸ ( ۵۰ درصد دیه ۷ نفر و دوسال حبس تعزیری برای سعید صبور) از کلیه اعضا و علاقمندان دعوت می شود روز دوشنبه ۴ خرداد ساعت ۱۸ محل باشگاه حضور بهم رسانند.”
ساعت ۱۸:۳۰ باحضور سعید صبور پشت تریبون باشگاه دماوند جلسه رسما آغاز شد:
- هیچ عنصری بیرون از باشگاه دماوند کاری برای ما انجام نمیده تا ببینه خود باشگاه دماوند چه کاری قراره بکنه.
- ما نیاز داریم که همدلی داشته باشیم. من و خانواده من اگه قراره با مصیبتی روبرو بشیم، در کنار شما برای ما قابل تحمل تره.
- من از دوستان میخوام بیان و صحبت کنند و نظرشون رو با توجه به شرایط پیش اومده بگن.
پس از سعید صبور، وحیدبهرامی پشت تریبون رفته و به موارد ذیل اشاره داشت:
- درجامعه ورزشی چنین حکمی سابقه نداشته است. کوهنوردی با حادثه عجین است و این خصلت کوهنوردی است.
- الان عمده ترین مشکل ما حکم کیفری است که دست قاضی هست.
- مسائلی هست که از خود ماست که بر ماست. قاضی حکم داده بر اساس کار کارشناسی. لطفا در مورد مطالب محیط مجازی بیشتر فکر کنید.
- دلجویی کردن از خانواده ها وظیفه ماست.
- دوصد گفتار نیارزد به نیم کردار
سومین سخنران روز دوشنبه ۴ خرداد۹۴، کاوه کاشفی بود، او که چندی قبل رئیس هیئت کوهنوردی تهران بود، در سخنانی به حادثه بهمن ۸۸ و شرایط کنونی حکم قاضی پرونده پرداخت:
- من فکر میکنم در عمر باشگاه این یکی از مقاطع حساسه. این موضوع هم مثل هرموضوع دیگه میگذره. اما اثر ما در این اتفاق چی بوده؟
- چیزی بنام “مشکل صبور” نداریم. این مشکل باشگاه دماونده. مثل حادثه غار پرو.
- تصور زندان رفتن آقای صبور خیلی مشکله.
- سهم ما درمقابل باشگاه دماوند چیه؟ عکس العمل ما چیه؟
- هرکسی داره خودش رو در این مقطع نشون میده.آینده در مورد ما قضاوت میکنه. الان نگاه همه به شماست.
چهارمین سخنران جلسه سهند عقدائی بود، او که به خاطر فعالیتهای هیمالیانوردی، همواره بحرانهای زیادی رو پشت سر گذارده، حالا با کوله باری از تجربه و احساس همدردی در پشت تریبون باشگاه سخن می گفت:
- این پولها در مقابل این جانهایی که رفتند هیچ نیست. در مقابل فرشاد خلیلی هیچ نیست. حتی اگه یک نفر مجبور بشه کل این پول رو هم بده باز در مقابل فقدان حتی یک نفر از این بچهها هم هیچه.
- بحث گلریزان مطرح شده که فکر می کنم شان بچه ها و باشگاه دماوند این نیست که کاسه گدایی دست بگیریم و صد تومن دویست تومن جمع کنیم. من پیشنهاد دارم شان باشگاه رو با این عددهای کم پایین نیاریم.
- الان بحث تهیه دیه و تلاش برای زندان نرفتن سعید صبوره.
- ·۳۲۰ میلیون تومان سهم باشگاه هست که باید پرداخت بشه.
- شورای شهر با پیگیری آقای بابازاده تعهد داده ۵۰میلیون تومان بپردازه.
- در صندوق باشگاه هم ۵۰میلیون تومان دیگر هست.
- اگر هفتاد نفر هرکدام ۳ میلیون پرداخت کنند ۲۱۰ میلیون تومان جمع میشه.
- من خودم به عنوان کسی که این پیشنهاد رو داده اول از همه سه میلیون سهم خودم رو میدم. و بعد نام خودش را روی تابلو نوشت.
- عقدایی گفت میدونم که خیلی از شما هم با تصمیمهایی نظیر این اومدین توی این جلسه. پس بگید تا اسمتون و مبلغ تعهدتون رو بنویسم.
- آقای شکرابی اعلام کرد مبلغ پنج میلیون تومان پرداخت میکنه. (تشویق حضار) و سیل نفرات بود که یکی بعد از دیگری اعلام آمادگی میکردند:
- آقای باباجانی:۶ میلیون تومان
- آقای صالحی:۳ میلیون تومان
- آقای گلنار:۱۰ میلیون تومان
- آقای میگونی: ۱۰میلیون تومان
- آقای مشهدی زاده: ۱۵میلیون تومان
- آقای زرین قلم:۵میلیون تومان
- آقای ستوده: ۵میلیون تومان
- آقای بردیان:۳ میلیون تومان
- آقای پوراحمد:۱۰میلیون تومان
- آقای خرسندی:۳میلیون تومان
- آقای عباس ثابتیان و محمدی ( از انجمن کوهنوردان ایران): ۶میلیون تومان
- آقای شایانپور :۳میلیون تومان
- آقای غلامی:۳میلیون تومان
- آقای عمویی:۵میلیون تومان
- آقای ایلخانی: ۳ میلیون تومان
- پدر و پسر عباس و محمد عصاری نژاد: ۵ میلیون تومان
- آقای وحید بهرامی ۳ میلیون تومان
- آقای شهامرز وحیدی: ۳ میلیون تومان
- زوج آقای کرامت و خانم ابریشمی: ۳ میلیون تومان
- زوج صبور و ضابطیان: ۳ میلیون تومان
- زوج میردار سلطانی و لکستانی: ۵ میلیون تومان
- زوج کاشفی و پاکروان: ۱۰ میلیون تومان
- و . . . .
«سهند» بانی یک اتفاق خاص شد، در میان شرکت کنندگان همهمه ای بپا شده بود. برخی بدلیل ازدحام جمعیت در سالن باشگاه، ایستاده آنچه در حال رخ دادن بودن را ناظر بودند.
حس غریبی در باشگاه حاکم بود. سهند عقدائی میکروفون بدست مدام نام نفرات و مبلغ تعهداتشان را اعلام میکرد و بر روی وایت برد نوشته میشد.
وایت برد مدام از سفیدی به رنگ قرمز نام افراد تغییر رنگ میداد. سهند درخواست کرد که حاضرین جلسه به اعضای باشگاه که شانس حضور در جلسه را نداشته اند، تماس تلفنی گرفته و آنها را مطلع سازند. بخشی از کمکهای جمع آوری شده، به همت کسانی بود که از محل باشگاه به دیگران زنگ میزدند و کمک نقدی آنها را اعلام میکردند.
اطلاعات لحظه به لحظه جلسه روز دوشنبه ۴ خرداد، شامل تصاویر جلسه ، نام افراد و مبالغ اهدایی آنها توسط یکی از اعضای جوان و جدید باشگاه به نام آقای محمد قرایی در شبکه اجتماعی تلگرام به اطلاع اعضای باشگاه که آنلاین بودند، میرسید و این خود باعث میشد که اعضایی از بیرون جلسه با دوستانشان تماس بگیرند و داوطلبانه مبلغی را اعلام کنند.
دقایق که میگذشت، وایت برد قرمزتر، اهداکنندگان جوانتر و مبلع کل بالاتر میرفت. شوق بود و شور. تو گویی لحظه ای تاریخی و زیبا در حال شکل گرفتن است.
عده ای از اعضای جوان تر که توانایی پرداخت ۳ میلیون تومان نداشتند مدام اعتراض میکردند که مبالغ آنها نیز پذیرفته شود. عقدایی کف پرداخت را تا یک میلیون تومان کاهش داد. موج دوم شروع شد و سی چهل اسم جدید با تعهد یک میلیون تومان اعلام شد. اما باز جوانهایی بودند که توانایی پرداخت یک میلیون را هم نداشتند اما اصرار داشتند کمک کنند. این بار عقدایی پیشنهاد دادکه این جوانها با هم جمع شوند و یک مبلغ یک میلیونی را به اتفاق تعهد کنند. باز هم موج دیگری از اسامی و مبالغ روی برد آمد.
در این بین حضور اعضای دو سه ساله اخیر و حتی اعضای آزمایشی باشگاه جالب بود. کسانی که در زمان حادثه بهمن ۸۸ در باشگاه نبودند یا اصلا آن زمان کوهنوردی را شروع نکرده بودند.
سعید صبور و همسر مهربانش مینو ضابطیان، در جمع شرکت کنندگان جلسه حضور داشتند. آنها نیز در حال تماس با دوستان و دریافت کمکهای نقدی آنها بودند.
سعیدصبور: الان با آقای سلطان تماس گرفتم، ۵ میلیون تومان تعهد پرداخت کردند (تشویق حضار)
ساعت ۲۰:۴۵
۱۶۴٫۰۰۰٫۰۰۰ تومان جمع شده بود.
ساعت ۲۱
۱۷۰٫۰۰۰٫۰۰۰ تومان. آقای بهرام کیوان پدر زنده یاد پویا کیوان تلفنی به همراه چند نفر از دوستان پویا مبلغ یک میلیون تومان را اعلام کرد.
ساعت ۲۱:۱۵
۱۸۰٫۰۰۰٫۰۰۰ تومان. فرخ رحمدل پدر باشگاه دماوند تلفنی ۳ میلیون تومان را اعلام کرد.
ساعت ۲۱:۳۵
۱۸۹٫۰۰۰٫۰۰۰ تومان. پانزده بیست نفر در اتاق مالی باشگاه صف کشیده بودند و در دستگاه کارتخوان باشگاه کارت میکشیدند.
ساعت ۲۱:۴۵
رضا زارعی رئیس فدراسیون کوهنوردی تلفنی یک میلیون تومان را تعهد کرد.
ساعت ۲۱:۵۸
۱۹۵٫۰۰۰٫۰۰۰ تومان. حالا نوبت به اعضای باشگاه در خارج کشور رسیده بود! ارقام دلار و پوند و یورو بود که بر تابلو نوشته میشد. عقدایی میکروفون در دست داشت و اسامی متعهدین جدید را میخواند و بعد از هر نام تشویقها بالا میرفت. دو نفر با ماژیک روی برد مینوشتند که نامی جا نماند و دو نفر دیگر هم با ماشین حساب موبایلشان ارقام جدید را جمع میزدند و به مجری اعلام می کردند.
ساعت ۲۲:۰۰
۲۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰ تومان. سوت و کف اعضا تا دقایقی قطع نمی شد.
ساعت ۲۲:۱۰
باشگاه دماوند
هنوز تلفنی دارن شرکت میکنن
ساعت ۲۲:۲۰
۲۱۸٫۰۰۰٫۰۰۰ تومان
ساعت ۲۲:۲۵
۲۱۹٫۰۰۰٫۰۰۰ تومان
خانم فاطمه (نیلوفر) ایران پور ازطریق تلگرام یک میلیون تومان هدیه میدهند. با این یک میلیون عدد تعهدات به رقم ۲۲۰ میلیون که ابتدای جلسه هدف گذاری شده بود رسید. تا دقایق متمادی همه دست می زدند و جیغ و سوت می کشیدند. هیچکس فکر نمی کرد به عدد ۲۲۰ میلیون تومان جمع آوری هدایا برسیم.
ساعت ۲۲:۴۵
اما کمکها پایانی ندارد. عقدایی اعلام می کند که اضافه کمکها بعدا به هر نسبتی که هر کسی پرداخت کرده تقسیم می شود و عودت می گردد.
۲۲۳٫۰۰۰٫۰۰۰ تومان
و البته نوید آن می آمد که این سیل سر ایستادن ندارد و در روزهای بعدی نیز ادامه خواهد داشت.
و این شب قشنگ، با حضور پرشور اعضای باشگاه دماوند، باشگاهی با ۶۲ سال سابقه فعالیت می رفت که به پایان برسد.
شبی به یاد ماندنی و بعدها همگی برای بعدی ها و حتی فرزاندمان تعریف خواهیم کرد. شبی که اعتماد آسیب دیده مان دوباره احیا شد و فهمیدیم که چرا در کشوری که همکاریهای اجتماعی آن به ناپایداری شهره است چرا باشگاه ما ۶۲ سال از عمرش گذشته است و انگار بنا ندارد پیر بشود.
شبی تکرار نشدنی: دوشنبه ۴ خرداد ۱۳۹۴